سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حضرت علی(ع)- علوی ها

جوانان در انتخاب رفیق آسان پذیر و زود پسندند، زیرا آنان بیشتر با احساسات زود گذر و انگیزه های عاطفی متوجهند تا به محاسبه های عقلی.به همین جهت ممکن است کسی را که هرگز ندیده و نمی شناسد تنها بر اثر یک برخورد عادی یا پیش آمد اتفاقی محذوبش گردند و بدون اطلاع از سوابق خانوادگی و صفات اخلاقیش با وی رفیق شوند و ناسنجیده عمیق ترین روابط دوستی را با او بر قرار سازند. واضح است که چنین دوست های تصادفی و حساب نشده می تواند ثمرات تلخی به بارآورد و ممکن است جوان پاکدل و زود باوری را مجبور نماید که بر خلاف میل باطنی خود اسیر رفاقت عنصر فاسدی باشدو مدتی دراز مصایب سنگین دوستی اورا تحمل نماید. علی فرموده:«کسی که نا سنجیده با دیگران پیمان دوستی می بندد ناچار باید به رفاقت اشرار و افراد فاسد تن در دهد.»




موضوع مطلب :

یکی از مظاهر ادب و احترام به شخصیت مردم ، گوش دادن به سخنان آن ها است. تمام جوانان و بزرگسالان و خلاصه هرانسانی ،در هر سنی که باشد ، وقتی سخن می گوید اگر مخاطبش به گفته های او گوش فرا دارد و سخنانش را به خوبی استماع نماید،خشنود و راضی می شود و توجه مخاطب را احترام به خودش تلقی می کند.بر عکس ، اگر مخاطب به سخنان او بی اعتنا باشد و به گفته های  وی توجه ننمایند، آزرده خاطر و احیانا خشمگین می گردد و بی اعتنایی او را بی احترامی به خودش تلقی می کند و آن را به عنوان هتک شخصیت خود به حساب می آورد.اطفال خردسال نیز انسانند و دارای عواطف و احساسات انسانی هستند و باید مانند بزرگسالان مورد توجه و تکریم باشند. گوش دادن به سخنان آنان ، احترام به شخصیت آنها است و بی اعتنایی به گفتارشان ، تحقیر کردن و کوچک شمردن آنان می شود. والدین دانا که در تربیت فرزندان ، همواره مراقب وظایف خود هستند ، وقتی کودکشان سخن می گوید ، با توجه گوش می دهند و چون کلماتشان بریده و نامفهوم است،باحدس و احتمال به مقصود طفل پی می برند و خواسته صحیح او را بر آورده می سازند و با این عمل ، از طرفی کودک را در سخن تشجیع می کنند و نیروی تکلم را در وی تقویت می نمایند  و از طرف دیگر ، دستور مقدس «اکرموا اولادکم » را به کار می بندند و به فرموده رسول خدا فرزند خود را احترام می کنند و بدین وسیله شخصیت انسانیش را پرورش می دهند.بعضی از پدران و مادران نادان و اطرافیان وظیفه شناس ، به گفته های طفل توجه نمی کنند یا توجه می کنند و به سخنان کودکانه اش می خندند و او را به باد مسخره می گیرند یا آنکه به روی طفل اهانت می کنند ، شخصیت او را در هم می شکنند و عقده حقارت راکه منشا یسیاری از انحراف های اخلاقی است ، در نهادش به وجود می آورند و او را بد بخت می سازند. به علاوه با این رفتار ، نیروی تکلم را در کودک  ضعیف می کنند تا اعتماد به نفس را از وی سلب می نمایند. او در طفو لیت با نگرانی و تشویش سخن  می گوید و در موقع تکلم ، احساس ترس و هراس می نماید و چون به جوانی می رسد ، هم چنان گرفتار ناراحتی  و اضطراب درونی است. نمی تواند مطالب خود را با قاطعیت بیان کند، زیرا تحقیر های دوران کودکی در عمق روانش جای گرفته و به طور نا آگاه در سراسر وجودش حکومت می کند و نمی گذارد آزادانه و با اطمینان خاطر سخن بگوید.علی می فرماید :«سخنان هر انسانی حاکی از قوت قلب و نیرو مندی روان است( یعنی به هر نسبت که روح آدمی قوی تر و اعتمادبه نفسش بیشتراست، کلامش قاطع تر و سخنش نیرو مند تر است)».

 




موضوع مطلب :
پنج شنبه 87/10/26 :: 2:45 عصر

علی فرمود:«در تجارب بشر، دانش نو و اطلاعات تازه نهفته است.» حیوانات در چهار چوبه غرایز خود محدود و محصورند و نمی توانند از مرز فطری خویش قدمی فرا تر بگذارند، به همین جهت کمالشان اندازه معینی دارد و از آن حد تجاوز نمی کند.ولی انسان که به قضای حکیمانه الهی آزاد آفریده شده ، لایق کمال نا محدود است و می تواند پیوسته از تجارب خود و معلومات دیگران استفاده کند و هر روز در راه تعالی و تکامل قدم های تازه ای بر دارد دانشجویان، علوم تجربی را در آزمایشگاه ها و مدارس عالی یاد می گیرند و مردم تجارب عالی را درآموزشگاه زندگی و محیط اجتماع می آموزند همان طور که افراد فاقد دانش آزمایشگاهی در مواقع لازم از معلومات گروه تحصیل کرده استفاده می کنند و از علوم تجربی آنان پیروی می نمایند ، همچنین جوانان فاقد تجربه زندگی نیز باید تجارب بزرگسالان را سر مشق خود قرار دهند و ازاطلاعات آنان در شناخت صلاح و فساد امور بهره مند گردند.




موضوع مطلب :
دوشنبه 87/10/23 :: 2:10 عصر

 

امام علی به فرزندش امام حسن فرمود:« قلب بچه نورس مانند زمین خالی از بذر و گیاه است هر تخمی که در آن افشانده شود به خوبی می پذیرد و در خود می پرورد.فرزند عزیز، از دوران کودکی تو استفاده نمودم و خیلی زود در پرورش تو قیام کردم پیش از آنکه تربیت پذیری ات سخت شود و مطالب گوناگونی عقلت را اشغال نماید.» صفحه دل کودک پاک و بی آلایش است و هیچ خاطره خوب و بدی در آن نیست.پدران و مادران و معلمین وظیفه شناس کسانی هستند که از این فرصت، حد اعلای استفاده را بنمایند و دل فرزندان خویش را با نقش های پاکی و اخلاق بیارایند.




موضوع مطلب :
شنبه 87/10/21 :: 4:41 عصر

«و اما حق رفیق و همراه تو این است که با او مصاحبت با بخشند گی و احسان داشته باشی تا جایی که برای تو راه باز است، و اگر نتوانستی حداقل نسبت به او انصاف را رعایت کنی و همانگونه که تو را مورد تکریم و احترام قرار می دهد او را اکرام و احترامش کن و آن گونه که درحفظ و نگه داری تو می کوشددرنگهداری او کوشا باشی ، و بر تو پیشی نگیرد و اگر پیشی گرفت به او عوض بدهی و تا آنجا که شاید در دوستی او کوتاهی نکنی، و بر خود لازم دانی که خیر خواه و نگهدار و پشت و پناه او باشی در

 طاعت پروردگارش و به او کمک نمایی که تصمیم بر معصیت و نا فرمانی خدا نگیرد، سپس بر او مایه رحمت باشی، و عذاب بر او نباشی و قوه ای جز از ناحیه خدا نیست.»«واما حق معاشر با تو این است که اورا فریب نداده و با او به دروغ و نیرنگ، دوستی ننموده و او را گول نزده و برای او کار شکنی نکنی، مانند دشمنی که برا ی طرف خودملاحظه ندارد،و اگر به تو اعتماد کرد هر چه توانی برا ی او بکوشی و بدانی که مغبون کردن کسی که به تواعتماد کرده است مانند ربا است و هیچ قوه ای جز از طرف خدا

 نیست.»

 

                                                         رساله ی حقوق امام سجاد- شرح نراقی      




موضوع مطلب :

 علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار جاذبه و دافعه ای به نیرو مندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم. دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، با گذشت؛از عشق او همچون شعله هایی از خرمنی آتش،سوزان و پر فروغ اند؛ جان دادن در راه او را آرمان و افتخار می شمارند و در دوستی او همه چیز را فراموش کرده اند. از مرگ علی سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان پرتو می افکند و چشمها را به سوی خویش خیره می سازد.در دو ران زندگی اش عناصر شریف و نجیب ، خدا پرستانی فداکار و بی طمع، مردمی با گذشت و مهربان، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخیدند که هر کدام تاریخچه ای آموزنده دارند، و پس از مرگش در دوران خلافت معاویه و امویان جمعیت های زیادی به جرم دوستی او در سخت ترین شکنجه ها قرار گرفتند اما قدمی را  در دوستی و عشق علی کوتاه نیامدند و تا پای جان ایستادند.سایر شخصیت های جهان ، با مرگشان همه چیز ها می میرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان می گردد  اما مردان حقیقت خود می میرند ولی مکتب و عشق ها که برمی انگیز ند با گذشت قرون تابنده تر میگردد.ما در تاریخ می خوانیم که سالها بلکه قرن ها پس از مرگ علی افرادی با جان از ناوک دشمنانش استقبال می کنند. از جمله مجذوبین و شیفتگان علی ، میثم   تمار را میبینیم که بیست سال پس از شهادت مولی بر سر چوبه دار از علی و فضایل و سجایای انسانی او سخن می گوید. در آن ایامی که سرتا سر  مملکت اسلامی در خفقان فرو رفته ، تمام آزادی ها کشته شده و نفس ها در سینه زندانی شده است و سکوتی مر گبار همچون غبار مرگ بر چهره نشسته است، او از بالای دار فریاد بر می آورد که بیایید از علی برایتان بگویم. مردم از اطراف برای شنیدن سخنان میثم هجوم آوردند. حکومت قداره  بند اموی که منافع خود را در خطر می بیند ، دستور می دهد که بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حیاتش خاتمه دادند. تاریخ از این قبیل شیفتگان برای علی بسیار سراغ دارد.این جذبه ها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد. در تمام اعصار جلوه ها یی از آن جذبه های نیرو مند می بینیم که سخت کار گر افتاده است. مردی است به نام ابن سکیت ؛از علما و بزرگان ادب عربی است و هنوز هم در ردیف صاحب نظران زبان عرب مانند سیبویه و دیگران نامش برده می شود. این مرد در دوران خلافت متوکل عباسی می زیسته (در حدود دویست سال بعد از شهادت علی). در دستگاه متوکل متهم بود که شیعه است اما چون بسیار فاضل و برجسته بود، متوکل او را به عنوان معلم فرزندانش انتخاب کرد. یک روز که بچه های  متوکل به حضورش آمدند و ابن سکیت هم حاضر بود و ظاهرا درآن روز امتحانی هم از آنها به عمل آمده بود و خوب از عهده بر آمده بودند، متوکل ضمن اظهار رضایت از ابن سکیت و شاید [به خاطر] سابقه ذهنی که از او داشت- که شنیده بود تمایل به تشیع دارد –از ابن سکیت پرسید: این دو تا (دو فرزندش ) پیش تو محبوب ترند یا حسن و حسین فرزندان علی ؟ ابن سکیت از این جمله و از این مقایسه سخت برآشفت. خونش به جوش آمد  با خود گفت کار این مرد مغرور به جایی رسیده است که فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسه میکند این تقصیر من است که تعلیم آنها را بر عهده گرفته ام. در جواب متوکل گفت: به خدا قسم قنبر غلام علی به مراتب از این دو تا و از پدرشان نزد من محبوبتر است. متوکل فی المجلس دستور داد  زبان ابن سکیت را از پشت گردنش در آورند.تاریخ، افراد سر از پا شناخته زیادی را می شناسد که بی اختیار جان خود را در راه مهر علی فدا کرده اند . این جاذبه را در کجا می توان یافت ؟ گمان نمی رود در جهان نظیری داشته باشد.   




موضوع مطلب :